تعادل انسان و کاربرد آن در رشته های رزمی


املاک نخیل

تعادل انسان و کاربرد آن در رشته های رزمی

 

آنچه که مدتهاست سعی می کنند برتری و تکامل انسان را بر آن بنا نهند، در واقع دقيقاً همان نقاط ضعف و عدم تکامل اوست. متاسفانه همواره نيز سعی گرديده است تا با تخريب و سخيف خواندن نظرات دانشمندانی که با دلايل علمی بويژه در علوم پايه و علوم پزشکی تلاش داشته اند اين نقاط ضعف بسيار فاحش را به ما بنمايانند، انسانها را از شناخت واقعیات خود دور سازند.

در زمينه رشته های ورزشی بويژه رشته های رزمی آنچه دانستن اين نکات را مهمتر ميسازد، لزوم داشتن دانش از اين محدوديتها در سه جنبه مهم از اين رشته ها است:

ايجاد روحيه پذيرش اين ضعفهای فاحش در وجود تکامل نيافته انسان و سعی در کنار آمدن با آنها (زيرا رفع آنها مستلزم ميليونها سال تکامل است و در مقياسهای زندگی يک انسان و حتی يک نسل فابل ترميم نيست).

نحوه هماهنگی ميان تواناييهای قابل استفاده جهت کاهش اثرات اين ضعفها

استفاده از اين ضعفها برای غلبه در مبارزات ( البته از نظر اينجانب مبارزه در رشته های رزمی در واقع مبارزه با يک يا چند فرد نيست بلکه مبارزه در جهت رهایی از هرگونه تعصب در انديشيدن است).

در اين مبحث به بررسی بیو مکانيک تعادل و اصول حفظ و تخريب تعادل در انسان پرداخته و با مقايسه آن با موجودات ديگر (جانوران و بويژه پستانداران) علل ضعف و عدم تکامل او را بررسی مي نماييم.

قبل از هر چيز بايد دو نکته بسيار مهم را متذکر شویم :

الف): تکامل انسان از ميمون با توجه به تحقيقات علمی اخير به دلايل متعدد بويژه مقايسه ترکيبات فيزيولوژی بدن آنها ديگر قابليت استناد ندارد. بنابر اين انسان از لحاظ زيست شناسی تکامل يافته تر از ميمون (يا هر موجود ديگر) نيست.

ب): "پيچيدگی" و "تکامل" دو مفهوم مجزا هستند که وجود یکی دليل وجود دیگری نيست. ولی متاسفنه برخی سعی می نمايند برای انحراف اذهان انسانها، این دو مفهوم را مرتبط و حتی پيچيدگی را معادل تکامل بیان کنند. برای روشن شدن اين موضوع و دفع ترفند آنها از مثالی بسيار ساده استفاده مينمايیم:

در صورتيکه تعدد قطعات و پيچیدگی مدارات الکترونيکی يک دستگاه تلويزيون قديمی (مدارات آنالوگ) را با تلويزيونهای جديد (مدارات ديجيتال) مقايسه نماييد به سادگی متوجه کمتر شدن تعداد قطعات و ساده تر شدن مدارات امروزی خواهيد شد اما این کم شدن پيچيدگی نشان دهنده پس رفت و عدم تکامل نيست بلکه حتی قابلیتهای بسيار متنوعی را به همراه داشته است که ما را به سوی استفاده ازتکنولوژی جدید متمايل نموده است. يکی از عوامل مهم در اين تکامل عامل زمان است زيرا برای تکامل تدريجی، گذشت زمان مهمترين لازمه است.

مثال ديگر در مورد سيستمهای پيشرفته آموزشی است که همواره به دنبال آنند تا دبيران و اساتيد اين توانايي را دارا باشند تا مفاهيم پيچيده را ساده سازی نموده و برای همگان قابل درک نمايند. در کشورهای پيشرفته از اين توانايي بعنوان شرط اول پذيرش اساتيد ياد مي شود و سادگی در بيان را نيز هيچگاه معادل عدم تکامل دانش او محسوب نمي نمایند.

انسان بدلیل حرکت کردن بصورت ايستاده متحمل زيانهای بسياری شده است :

مغز او در قسمتهايی مانند مخچه، بخشهای مربوط به بينايي و هماهنگ کننده های سيستم بينایی با سيستم تعادل و بخشهای مربوط به شنوايي و حافظه حرکتی، بزرگتر شده است.

اندازه نسبی گوش داخلی انسان بويژه قسمت حلزونی که مسوول تعادل است بسيار بزرگتر از ديگر پستانداران است که بدلیل قرار گرفتن در قسمت داخلی سر، خود بر اندازه سر انسان افزوده شده است.

برای حفظ اين بخشهای حساس که در ارتفاع قرار گرفته نياز به پوشش ضخيم استخوانی (استخوانهای پوششی سر) است که باعث حجيم بودن سر انسان گرديده است . بطوريکه ملاحظه مي کنيد اندازه سر انسان بواسطه افزايش هوش و ادراک او در اثر تکامل نيست بلکه نتيجه حجیم بودن بخشهايی است که بيشتر به کار تعادل در ايستان و حرکت مربوط است.

از لحاظ بیو مکانيک انسان دارای چند سطح تعادل و يک محور مرکزی است. اين سطوح، سطوحی افقی و فرضی مي باشند که هنگامی که انسان در حالت ايستاده قرار دارد به ترتيب از :

ناحيه چشمها و شقيقه – ناحيه شانه و انتهای گردن – بخش آرنجها و کف قفسه سينه – بخش مچ دستها و باسن (هيپ) – ناحیه زانوها – ناحيه مچهای پا عبور مي کنند. اين سطوح تعادل در هنگام حرکت و تعادل کاملاً با يکديگر در ارتباطند.

برای ايجاد يک حرکت روان و در عين حال حفظ تعادل در انسان، تغيیر در سطوح و محور مزکور لازم است ولی تغيير موقعيت سطوح مزبور نسبت به يکديگر دارای محدوديتهای فراوانی است.

حتماً برای اکثر انسانها تجربه شده است که سعی در تغییر موقعيت سر، حداکثر تا ناحيه شانه ها بدون برهم خوردن تعادل امکان پذير است اما در صورتيکه سر را بيش از آن محدوده به سويي خم کنيم ناچار برای حفظ تعادل بايد سطوح ديگر تعادل را تغییر موضع دهيم يعنی شانه ها را کج کرده يا دستها را بالا يا پايين ببريم و يا باسن را تغيير مکان دهيم.

پس ملاحظه مي فرماييد که اين پيچيدگی سيستم مغز و تعادل با وجود حجم بالا چندان هم کامل، سريع و کارآمد نيست.

در رشته های رزمی مبتنی بر علم، نحوه استفاده از سطوح تعادل، محور مرکزی و ارتباط تعادلی ميان انها به درستی استفاده مي گردد. در علم بیو مکانيکی اثبات گرديده است که برهم زدن دو سطح از اين سطوح بطور همزمان باعث سقوط فرد مي گردد به همين دليل در علم حرکات در رشته های رزمی: نينجوتسو (علم تای جوتسو )، "کوبودو" و "وينگ چون" در استقرارها (kama) با خم نمودن زانوها و چرخش کف پاها به سمت داخل و ايجاد اشکال مثلث گونه، با تغيير موقعيت گرانيگاه و نزديک نمودن سطوح تعادل به يکديگر از اين اصول بهره مي برند. يا در رشته های: آيکيدو، جوجيتسو،کوبودو، جودو و نينجوتسو از برهم زدن ارتباط طبيعی اين سطوح و تغيير در محور مرکزی جهت پرتاب حريف (waza) استفاده مي شود.

در جانوران بويژه پستانداران اين سطوح تعادل به دو يا سه عدد کاهش می يابد زيرا آنان بصورت چهار پا حرکت مي کنند و نتيجتاً همان سطح فرضی که از چشمها و شقيقه مي گذرد از ناحيه شانه ها و باسن نيز عبور مي کند. سطوح بعدی نيز شامل سطح عبوری از بخشهای آرنج و زانو و سر انجام سطح عبوری از مچ ها است (البته وجود مچ در اين جانوران از لحاظ جانور شناسی بصورت جداگانه قابل تفکیک نيست) .

در زمان شکار و دويدن سريع همانگونه که در گربه سانان بوضوح ملاحظه مي شود با پايين رفتن بدن و نزديک شدن بخشهای آرنج و زانو در اين حيوانات، سطح اول و دوم بر هم منطبق شده و تنها دو سطح تعادل بوجود مي آيد که برتری بسيار بزرگ آنان را بر انسان در حرکت و تعادل نمايان می کند.

از سوی ديگر انسان بدلیل لزوم تحمل وزن بر روی پاها و تمرکز سيستم حرکتی بر روی آنها ناچار به داشتن استخوانها و عضلات حجيمتر در اين ناحيه شده است که خود بر سنگينتر شدن و مشکلتر شدن جابجايی بدن منتهی شده است.

همچنين نقطه گرانیگاه بدن که بر محور مرکزی او قرار دارد، در حالت ايستاده در وضعيت بسيار نامتعادل قرار مي گيرد، عدم تعادل را سريعتر و حفظ آنرا مشکلتر مي کند. بهمين دليل است که در دوهای سريع بالاتنه به سمت جلو متمايل مي گردد. در حاليکه در حيواناتی که روی چهار پا حرکت مي کنند گرانيگاه در بين دستها و پاها و عمود بر محور مرکزی بدن واقع شده و بدن آنان بسيار متعادل است.

از همه مهمتر مقايسه عنصر چابکی است. در انسان بواسطه تمرکز حرکتی بر روی دو پا، در هر سيکل حرکتی دو ضربه به زمين (جهت استفاده از نيروی عکس العمل آن برای جابجايي و حرکت) وارد مي گردد و در مرحله بين دو ضربه نيز تنها يک پا بر روی زمين قرار مي گيرد که اين خود تعادل را بسيار کاهش مي دهد(still point). از مرحله حرکتیِ still point در رشته آيکيدو بسيار مورد استفاده قرار مي گيرد بويژه آنکه در تغيير جهت های ناگهانی بکار رفته در تکنيکهای آيکيدو مانند تکنيک "شيهو ناگه" مراحل بی تعادلی بيشتری بوجود می آيد.

در حيوانات با حرکت بر روی چهارپا، در هر سیکل کامل حرکتی جهار ضربه وارد مي کنند و در مرحله ميانی حرکت نيز سه نقطه اتکا بر روی زمين وجود دارد. همانگونه که در مکانيک بحث مي گردد موتورهای چهار زمانه بدليل وجود چهار ضربه به ميل لنگ در هر سيکل دارای سرعت بيشتری نسبت به موتورهای دو زمانه هستند و اين همان نتيجه علمی است که برتری چابکی در حيوانات با حرکت بر چهار پا را بر انسان بيان مي دارد.


نظرات شما عزیزان:

سارا
ساعت14:04---14 تير 1392
خیلی خوب بود
پاسخ:سلام ممنون


کاراته
ساعت10:49---2 دی 1391
عالی بود
پاسخ:سلام ممنون


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:شوتوکان,کاراته,شوتوکان کاراته,دانلود ,دانلودشوتوکان,سبک شوتوکان,تعادل,هنر های رزمی,ساعت14:56توسط گورکانی | |